گزارشی از نشست «دنیای بدون آینده: ظهور فرودستی شهری پایدار»
به همت معاونت فرهنگی- اجتماعی نشستی با عنوان «دنیای بدون آینده: ظهور فرودستی شهری پایدار» و با سخنرانی خانم دکتر فهیمه حسین زاده جامعه شناس و مشاور اجتماعی معاونت فنی و عمرانی شهرداری تهران در روز شنبه ۱۶ دیماه برگزار شد.
در ابتدای این نشست که گزارشی از حاشیه نشینی شهری ارائه شد، خانم دکتر حسین زاده اظهار داشت: «ما در مسائل حاشیه نشینی با افرادی روبرو هستیم که در زندگی دنده معکوس می روند. به بیان دیگر افرادی از طبقه متوسط به تدریج به محلات پایین تر شهر رفته اند و در نهایت در یک فرودستی پایدار ثبات پیدا کرده اند. به دنبال آن نیز با آسیبهای اجتماعی و جرم درگیر شده اند ».
وی با اذعان به اینکه تعداد این افراد روز به روز در حال افزایش است به ویژگی های مناطق حاشیه نشین و ویژگیهای افراد ساکن در آن اشاره کرد و افزود: «از جمله ویژگهای این مناطق این است که از زیرساختهای مناسب آموزشی برخوردار نیستند. علاوه بر این افراد حاشیه نشین از مهارتهای لازم برای انجام فعالیتهای اقتصادی کلیدی در جامعه ناتوان هستند. در نتیجه دچار نوعی تفکر محرومیت هستند که به دنبال آن ابتلا به انواع نابهنجاری اجتماعی به وجود آمده است ».
این محقق در ادامه تصریح کرد: «افراد حاشیه نشین از انطباق ذهنی و عملی خود با دنیایی که از آن محروم هستند، ناتوان هستند و به عنوان مثال قدرت ذهنی کارآفرینی ندارند. در نتیجه به طور روزافزونی به عناصر فرهنگی مبتذل تمایل پیدا می کنند. در واقع به دلیل تفکر محرومیت که خودشان را با برچسب سطح دو در نظر می گیرند، دچار گسست هنجاری و ارزشی از جامعه شده اند».
وی در ادامه خاطر نشان کرد: « به لحاظ مکانی، حاشیه نشینها را به دو دسته کلی می توان تقسیم کرد. گروه اول در گودالهای شهری نظیر دروازه غار، محله هروی، محله امامزاده عبدالله، محله عودلان و... قرار دارند که ویژگی کلی آنها جمعیت شناور، معیشت ناپایدار، سکونت ناپایدار، فعایتهای غیرقانونی و در نهایت وجود آسیب اجتماعی است. گروه دوم روستاهای اطراف شهری مثل تهران هستند که آنها نیز با ویژگیهایی همچون فعایت غیررسمی، سلامت اجتماعی ناپایدار، زاغه نشینی، مهاجران غیرقانونی و وجود سرمایه اندک شناخته می شوند که به عنوان نمونه می توان به روستاهای لهک، دورسون آباد، تورقوزآباد، جعفرآباد و... اشاره کرد».
این محقق اجتماعی با تأکید بر آنکه ناپایداری اجتماعی منجر به پایداری فرودستی شده است، اظهار داشت: «از جمله ویژگیهای اجتماعی محلات با موقعیت فرودستی را می توان افزایش اوباشیگری، درهم پیوسته بودن آسیب و جرم، فرسودگی روزافزون کالبد شهری، ناتوانی مدنی در توانمندسازی اجتماعی، ناکامی مدیریتی در انجام اصلاحات موردی و تسلط فضای غیر رسمی دانست که در نهایت منجر به بازتولید فرودستی می گردد».
دکتر حسین زاده با اشاره به فقر غلظت یافته، گسست اجتماعی و سطح نازل بهره مندی از رفاه، علل اصلی پایداری محلات شهری فرودست را برشمرد و گفت: «ناسازگاری تعاملی، ناتوانی اقتصادی، نامرغوبی کالبد، بحران هویتی و ناپایداری جمعیتی از جمله عواملی هستند که منجر به پایداری فرودستی شهری شده است».
وی با اذعان به ناتوانی مدیریت شهری در حل معضلات حاشیه نشینی تأکید کرد: «عدم هماهنگی و یکپارچگی برنامه ها، تصمیمات موردی و مقطعی، عدم استمرار مدیریتی و حاکمیتی، فقر دانش اجتماعی و فقدان نظام پایش و ارزیابی از جمله عوامل عدم موفقیت حل این معضل از سوی حاکمیت است».
این جامعه شناس زمینه های کالبدی فرودستی شهری نظیر امکان زیست ارزان قیمت و امکان گمگشتگی فیزیکی را حائز اهمیت دانست و خاطر نشان کرد: «برآمدن از قعر چاه و برخاستن از فرودستی نیازمند عزمی همه جانبه است. در راهکار خروج از این وضعیت، منافع تمامی دست اندرکاران غیر مجرم باید ملحوظ شود. اما نکته حائز اهمیت در این میان این است که بار اصلی راهبری و پیوستگی فرآیندهای خروج از وضعیت حاشیه نشینی به عهده جامعه مدنی است».
وی اظهار داشت: «این جامعه حاشیه نشین باید بلند شود و لذا باید چشم اندازهای روشن فردایی بهتر برای آنان ترسم گردد. علاوه بر این باید فرآیندهای قانونی حاکم شده و حمایتهای خرد مداوم تداوم یابد. لذا مشارکت تمامی دست اندرکاران در طرح یکپارچه ضروری است».
دکتر حسین زاده با اشاره به نظریات اندیشمندان اجتماعی نظیر بوردیو و فرانسوا دوبه در زمینه فقرزدایی، تأمین اجتماعی و جامعه شناسی مداخله در زمینه هدایت جریانات اجتماعی تأکید کرد: «هم افزایی و مداخله اجتماعی محله محور از جمله راهکارهای حل این معضل است. علاوه بر این باید سالم سازی اجتماعی و توان افزایی باید در این طرح مدنظر قرار گیرد».
وی در پایان با اشاره به اینکه این فرآیند بین ۴ تا ۷ سال طول می کشد، گفت: «فرآیندهای متعددی برای خروج از وضعیت حاشیه نشینی باید همزمان در نظر گرفته شود. از جمله پایدارسازی اجتماعی، همبستگی اجتماعی،آرام سازی اجتماعی، نظم اجتماعی، با ارزش سازی اجتماعی و در نهایت فرآیند امیدوارسازی و شادابی اجتماعی است».
در انتهای این نشست دکتر حسین زاده به پرسشهای حاضران پاسخ گفت.
نظر شما :