افرادی مثل بانو الهی قمشهای با کلام و بیانی دلنشین، زمینه درک و فهم بیشتر اندیشههای مولوی را فراهم کرد
به همت معاونت فرهنگی و اجتماعی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و با همکاری پژوهشکده زبان و ادبیات فارسی مراسمی تحت عنوان «گرامیداشت مقام مولانا جلالالدین محمد بلخی و بزرگداشت مهدیه الهی قمشه ای(مولوی شناس)» در تاریخ ۱۳۹۵/۷/۱۱ با حضور خانواده آن مرحومه، سرکار خانم دکتر فریبا ملکیان (فرزند) و داماد ایشان افشین علاء ، فاطمه راکعی شاعر و قرآنپژوه و حسینعلی قبادی رئیس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی پژوهشگاه برگزار شد.
اولین سخنران این مراسم، دکتر حسینعلی قبادی، رئیس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی بود. وی سخنان خود را چنین آغاز کرد: « در ابتدا نکتهای را میگویم که عشق ناب مولوی به حقتعالی و شناخت عمیق و کمبدیل او نسبت به ساحت حقیقت موجب شد که جان مولوی با عاشورا و امام حسین(ع) پیوند ویژه و شاید از دیدگاهی فوق انتظار خورده باشد . در غزلیات شمس، مولوی درباره امام حسین(ع) ابیاتی را میسراید یا در غزل مشهور «کجایید ای شهیدان خدایی / بلاجویان دشت کربلایی» که شاید از جمله غزلهای نابی باشد که کمتر شیعهای قادر شد به این شیوایی و شیدایی و بلندی هنر بیافریند .
دکتر قبادی با اشاره به اینکه در شب اول ماه محرم قرار داریم، گفت: مرحومه شادروان خانم مهدیه الهی قمشهای و خاندان ایشان حق ویژهای بر گردن فرهنگ معاصر ایران از جهات گوناگون ـ قرآنپژوهی و فرهنگپژوهی ـ و بازآفرینی میراثهای ما دارند. یکی از کسانی که سهم اول در تربیت شاگردان ادبیات فارسی در دانشگاه تهران بر عهده داشت، مرحوم الهی قمشهای بزرگ بودند .
وی در ادامه گفت: از قول استادم مرحوم دکتر خوانساری خاطرهای به یاد میآورم که مرحوم استاد بزرگ قمشهای زمانی که پیر شده بودند، دندان مصنوعی استفاده نمیکردند و غذای نرمی همراه خود به دانشگاه میآوردند. اساتید به ایشان میگفتند که شما چرا دندان نمیگذارید؟ ایشان هم گفته بود که خداوند حکیم در تمام این طبیعت قانونی گذاشته که اگر قرار باشد معده من توانایی داشته باشد غذای دیگری با دندان مصنوعی بخورم، دیگر دندانهایم از بین نمیرفت. لذا من باید نظام هارمونیک بدن خودم و طبیعت کائنات را درک کنم و یکی از رموز عمر پردوام ایشان هم همین بود .
سخنران بعدی مراسم آقای دکتر پورنامداریان بودند اما به دلیل حضور نداشتن متن سخنرانی دکتر پورنامداریان توسط خانم دکتر حیاتی قرائت شد .
حیاتی در قرائت این یادداشت، به نقل از دکتر پورنامداریان گفت: گفتاری مختصر البته نمیتواند ابعاد شخصیت مولوی را معرفی کند، اما چند کلمه نوشتم رفع تکلیف، چرا که کاری پیش آمد نتوانستم شخصاً در این جلسه حضور داشته باشم. شرح حال مولوی را براساس آثاری از مولوی بارها نوشتهاند. مثنوی مولوی چشمهای غیرقابل تقلید و غزلیاتش نقض و بی نظیر و غیرقابل توصیف است .
وی در ادامه گفت: اندیشه مولوی درباره انسان است. انسان و عظمت مقام او مهم است. سخنان او درباره انسان مهم و نافذ است. وی با تأسی از حدیثی از حضرت علی(ع) انسان را موجودی میان فرشته و انسان میشمارد. میتوان سه مرحله برای انسان قائل شد مرحله نفس اماره و اسیر شهوت و غضب، مرحله دوم نفس لوامه و توجه به ابعاد مادی و معنوی خود، مرحله سوم نفس مطمئنه و از بین بردن نیازهای حیوانی است .
در ادامه این مراسم میزگردی با حضور دکتر فاطمه راکعی، عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، دکتر فریبا ملکیان، فرزند مرحومه الهی قمشهای و افشین علاء، شاعر و داماد مرحومه الهی قمشهای با مدیریت دکتر محمدنژاد، رئیس پژوهشکده ادبیات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد .
در ابتدا دکتر محمدنژاد با اشاره به اینکه مولوی یکی از نمایندگان بزرگ فکری ایران در جهان است، افزود: نمایندگان فکری و فرهنگی ما همچنان در دنیا مایه سرافرازی ما هستند. با وجود کوچک و کوچکتر شدن مرزهای سیاسی و جغرافیایی ایران در طول تاریخ، اما جغرافیای فرهنگی و مرزهای اندیشه ما همچنان وسیع و گسترده است و امیدواریم هر روز گسترده تر از گذشته شود .
وی در ادامه گفت: افزوده شدن دمادم خوانندگان شعر و ادب ایران از جمله مهمترین و والاترین آنها مولوی، خود شاهد بر این مدعا است که مرزهای اندیشگانی ما همچنان وسیع است. قطعاً نقش محققانی چون بانو الهی قمشهای در ترویج و تحلیل اندیشههای ایرانی، عرفانی و اسلامی ما موثر بوده است. تجلیل از بانو قمشهای، تجلیل از بزرگ خاندانی است که اندیشمند و اهل اندیشه و تفسیر و تبیین آموزههای دینی و شیعی بوده و هستند؛ خاندانی که افزون بر جایگاهی که در گسترش و ژرفا بخشی به آموزهها و تعالیم علوی دارند، دارای نقشی ممتاز در ترویج هویت ایرانی و اسلامی بوده و هستند .
رئیس پژوهشکده ادبیات پژوهشگاه علوم انسانی همچنین اظهار داشت: افرادی مثل بانو قمشهای با کلام و بیانی دلنشین، زمینه درک و فهم بیشتر اندیشههای مولوی را فراهم کرده اند، پس این بزرگداشت بهانهای شده تا از این بانوی گرانقدر که نقش ممتازی در ترویج اندیشههای او داشته، تجلیل کنیم .
در ادامه دکتر فاطمه راکعی، شاعر و قرآن پژوه و عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، با اشاره به اینکه سعادت آشنایی با خانواده الهی قمشهای، مرحومه قمشهای و جناب آقای علاء را داشته، گفت: در این مجلس آمدهام تا درباره نادانستههای خود بیشتر گوش بدهم. بنده با خانواده قمشهای رفت و آمدهایی داشتهام و در انتهای بحث اگر فرصت شد مباحثی را بیان میکنم .
سپس دکتر فریبا ملکیان فرزند مرحومه الهی قمشهای طی سخنانی گفت: مادرم مثل هیچکس نبود، همه انگیزه بودنش مهرورزی بود، کسی که آفتابی و آسمانی بود ، ندیم و مونس و یاور بود. او همیشه بهتر از خوب بود و به رغم همه خارهای جهان گل بود و حضورش باغ و بوستان بود. نبودن مادرم را هیچگاه باور نمیکنم چرا که همیشه در کنارم حضور دارد .
وی در بخش دیگری از سخنانش گفت: شب جمعه گذشته خواب مادرم را با دلتنگی زیاد دیدم که ایشان از در وارد شدند، من ایشان را در آغوش گرفتم و از ایشان پرسیدم که کجا بودید؟ ایشان هم گفتند که من همینجا هستم فقط تو مرا نمیبینی! من واقعا احساس کردم که این پیام مادرم برایم این بود که من اینجا نزد شما هستم، فقط بایستی چشم دیگری داشته باشی تا حضور من را ببینی. مهدیه الهی قمشهای قرآنپژوه بود و از ۹ سالگی شعر میگفت و تمام سال های عمرش را با مطالعه ادبیات عرفانی و قرآنی گذراند. این چیزی بود که در کنار مادرم یاد گرفتم .
ملکیان با بیان اینکه روزی نمیگذشت که مادرم در مورد قرآن و مولانا مطالعه نداشته باشد، گفت: ایشان چند یادگار برای ما گذاشتند. یکی مجموعه شعر به نام «معبد عشق» است که گفتم از ۹ سالگی شعر میگفتند و این مجموعه ای از اشعار ایشان است. مجموعه دیگر شعر هم از ایشان به نام «مطرب عشق» است. دیگر اثر که دوازده سال مادر برای این مجموعه کار کرد، شرح و تلخیص مثنوی مولانا است که الان دو جلد آن از چاپ بیرون آمده و این را مادر به عهده من سپردند که این کار را برای چاپ ادامه دهم .
فرزند مرحوم الهی قمشهای با تأکید بر اینکه هدف مادرش از تألیف این اثر شناخت جوانان از مولانا با زبان ساده تر بود، گفت: کتاب دیگر خاطرات خودشان با پدرشان به نام «خاطرات من با پدر» و کتاب دیگر «کربلا وادی عشق» است که تصویر واقعه کربلا به زبان شعر است. در این کتاب شعری هم درباره حضرت امام حسین(ع) آمده است .
از حسین آموز درس عاشقی/ راه و رسم رهروان متقی
از حسین آموز این جان باختن/ پیش پای دوست سرانداختن
در ادامه این مراسم افشین علاء با مقدمهای از صبر و بردباری حضرت زینب(س) در واقعه کربلا گفت: فراموش نمیکنم زمانی که آقای سیدمحمدخاتمی به عیادت مرحومه قمشهای مادرم آمده بودند، نکتهای بدیع را بیان کردند بدین شرح که روایت شده خداوند از خشم فاطمه(س) به خشم میآید و خشنودی او سبب خشنودی خداوند میشود. بنابراین زن در اسلام به چنین مقامی میتواند برسد که خشم او معیاری برای خشم دیگران حتی ذات اقدس الهی و رضایت او نیز سبب خشنودی خداوند میشود. خانم الهی قمشهای هم در پاسخ به ظرافت از وجود مولا علی(ع) مثال میآورند که به این دلائل، میزان حضرت امیر(ع) است. این مناظره بسیار زیبایی بود که من گفتم کاش من مناظره آن روز را تقریر میکردم .
وی در ادامه گفت: حقیقتا مرحومه قمشهای پارادوکس عجیبی از نهایت شادی و رضایت از آفرینش و امور عالم بودند اما کوچکترین وابستگی به آن نداشتند. حتی در مصیبتهای پی در پی که به ایشان گاهی وارد میشد، ما میگفتیم ای کاش بروز بدهید و به طور طبیعی سبک بشوید و ایشان هم میگفتند که من بخش زیادی از عمرم را صرف به نظم کشیدن وقایع کربلا کردم، مخصوصا شرح حال بانو زینب کبری و چطور میتوانم در مصیبتهای اندک جزع و فزع کنم؟!
علاء همچنین اظهار داشت: گاهی فکر میکنم نمونه ایشان را تنها در متون کهن مثل تذکره الاولیا عطار میتوانیم پیدا کنیم، منتها از فرط جذاب بودن، ما گاهی فراموش میکردیم که هر لحظه ممکن است ایشان در میان ما نباشد و عجیب است که با این صفت در میان نبودن، باز ایشان بسیار در دلها نفوذ دارند و تحمل فراغشان بسیار سخت است.
این شاعر افزود: من به دلیل اینکه مازندرانی هم هستم، به آیت الله حسن زاده آملی ارادت ویژهای دارم و تعجب میکردم که در تقریرات ایشان، وقتی که به شرح حال مرحوم الهی قمشهای میرسیدند، از خود بی خود میشدند و این در نوشتههایشان مشخص بود .
وی با بیان اینکه قطعا وجود مهدیه الهی قمشهای قطرهای از وجود پدرشان بود، توضیح داد: ایشان علی رغم بیماری، رنج فرتوت کننده نداشتند. فقط شب آخر گفتند دیگر بلند شدن برایشان سخت است. زمانی هم که تنها شدیم به من گفتند که من تا فردا بیشتر در این عالم نیستم و دو روز بعد هم از این عالم رفتند و من بسیار متأثر شدم. ایشان جمله عجیبی گفتند که اگر من از این عالم بروم به تو نزدیکترم از اینکه اینجا روی این تخت خوابیدم و شروع به تعریف خاطرهای از پدر بزرگوارشان کردند .
علاء در پایان اظهار داشت: بانو قمشه ای تعریف می کردند که وقتی پدرشان از دنیا رفتند، از آن شب به مدت یک هفته به خواب من میآمدند و منظومه ملاهادی سبزواری را شرح میکردند، به طوریکه من صبح که بیدار میشدم موبهمو یادداشت میکردم .
در انتهای این مراسم با اهدای هدایایی از خانواده مرحومه مهدیه الهی قمشه ای تقدیر شد.
منبع: خبرگزاری فارس
نظر شما :