مراسم جشن انقلاب برگزار شد
جشن انقلاب
معاونت فرهنگی و اجتماعی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، به مناسبت ایام دهه فجر اقدام به برپایی جشن انقلاب کرد. در این مراسم ابتدا آقای دکتر حسینعلی قبادی، سرپرست پژوهشگاه، سخنانی در این رابطه ایراد کرد.
دکتر قبادی، پس از تبریک ایام فرخنده سال گشت پیروزی انقلاب اسلامی، گفت این ایام حقی به گردن ما دارد و نکوداشت این ایام و برگزاری مراسم های این چنینی بازگشت به اصالت و خویشتن ماست، دستاورد انقلاب را باید برای نسل های آینده منتقل کنیم. وی گفت: یکی از وظایف راهبردی پژوهشگاه انتقال دستاوردهای انقلاب به نسل های آینده است. باید سوال های جوانان را بشکافیم و بگوییم دستاوردهای انقلاب چیست و این بعد از آزادی و آزادگی را چکونه و از کجا کسب کرده ایم.
سخنران دوم، سرکار خانم مرضیه دباغ، وی درسال های بعد از پیروزی انقلاب در سمت های مختلفی خدمت کرده اند از جمله: فرمانده سابق سپاه همدان، مسئول سابق بسیج خواهران کل کشور، و سه دوره نیز در سال های گذشته از تهران و همدان نماینده مجلس شورای اسلامی بوده اند.
خانم دباغ در سخنرانی خود گفت: باید به سوالی که آقای دکتر قبادی مطرح کردند توجه کرد و توسط علمای حاضر در پژوهشگاه دستاوردهای انقلاب تحقیق و تفحص و به نسل های آینده منتقل شود. من و شمایی که امروز به اسم انقلاب اینجا نشسته ایم و در چنین مکانی با هم سخن می گوئیم. از کجا و چگونه توانستیم این بعد از آزادی و آزادگی را داشته باشیم تا حرف دل خود را بیان کنیم و از دیگران جواب بخواهیم. این انقلاب انقلابی است که یک پایه آن روی دوش حضرت مهدی است، دیگرپایه این مثلث روی دوش امام رضوان الله تعالی بود و سپس به دوش رهبر معظم انقلاب است.
این انقلاب سرمایه گذاری می خواهد.
ایام قبل از پیروزی انقلاب، روزی برای توزیع اعلامیه رفته بودم و قدری شب دیر به منزل برگشتم. همسرم گفتند من راضی نیستم شما تا این موقع از شب بیرون باشید. من هم گفتم چشم دیگر دیر وقت برنمی گردم. صبح روز بعد استاد سعیدی زنگ زدند و گفتند باید در مناطق شمالی تهران تعدادی اعلامیه توزیع کنید، من هم عذرخواهی کردم و گفتم امکان اش را ندارم چون همسرم اجازه نمی دهد. ایشان گفتند مگر اختیار همه چیز دست اوست؟ بگو بیاید پیش من. به اتفاق همسرم رفتیم محضر استاد سعیدی، ایشان به همسرم گفت تاجری قصد معامله بسیار بزرگی دارد و مایل است با شما شریک شود، همسرم گفت من امکان سرمایه گذاری ندارم، استاد گفت: تاجر مورد نظر سرمایه نمی خواهد، وقت هم نمی خواهد فقط خواسته ایشان این است که او را آزاد بگذارید و آنچه را ما برای او تدبیر می کنیم انجام بدهد. استادم مرا نشان داد و گفت تاجر ایشان است. همسر شما. همسرم گفتند اگرچنین است ما با مرضیه کاری نداریم مال شما و انقلاب.
در حقیقت در تمام طول فعالیت چه در زندان، مبارزات کردستان، فرماندهی سپاه یا دوران اشتغال در بسیج کشور، یک بار هم همسرم دیگر به من اعتزاض نکرد چون به انقلاب اعتقاد داشت. اگر اعتقاد پیدا کنیم که این انقلاب سرمایه ای است از دست آقا امام زمان یا سرمایه ای است که با خون شهدا و با دل سوخته امام به دست آمده ، و در اختیار من و شما قرار گرفته است برای حفظ این سرمایه تلاش خواهیم کرد.
روزی امام تعدادی از فرماندهان را به حضور خواستند، مثل آقای رضایی و چند نفر دیگر، امام گفتند چند روزی است هواپیماهای f14 صدام پشت تپه های جماران رفت و آمد دارد احتمالا شاه چیزهایی در این تپه ها پنهان کرده است. قسمت هایی از آن تپه ها را زیر نظر گرفتند و در آن منطقه چند زاغه پیدا کردند که تعداد زیادی موشک در آنجا وجود داشت و فقط با f14 قابلیت پرتاپ داشت. امام این را حدس زده بود و گفت رفت و آمد آن ها نشان می داد که چیزی اینجا پنهان شده است. امام اغلب اتفاق ها را استنباط می کرد، او زوایای ناشناخته ای داشت که در چنین مواقعی روشن می شد.
این انقلاب با افکار و اندیشه و پیش بینی های خاص آقا امام زمان به اینجا رسیده و امام خمینی هم رهرو او بوده است.
دشمنان اسلام و قرآن به اشکال مختلف با ما مبارزه می کنند. باید دستاوردهای انقلاب را حفظ و حراست کرد. این به عهده زن ها و مردهای ماست. انقلاب به سادگی به دست نیامده است. خواهش می کنم از انقلاب محافظت کنید.
سخنران سوم خانم کریمی، همسر و خواهر شهید، سخنان خود را چنین آغاز کرد: حدیثی می گوید" قلم علما افضل بر خون شهداست" عالم می تواند هم عمامه داشته باشد هم نداشته باشد، پیشنهاد آقای دکتر قبادی وظیفه انسانی همه ماهاست. و باید به آن سوال پاسخ داده و انشالله بتوانیم دستاوردهایی را داشته باشیم.
چنین نشست هایی با هدف زنده نگهداشتن یاد شهداست، باید گفت شهدا احتیاجی به این نشست ها ندارند، شهدا احتیاج به بزرگ شدن و بزرگ داشته شدن ندارند، بلکه این ما هستیم که نیازمندیم در این نشست ها، گفتگو ها، در این بازگویی خاطرات و بازخوانی تاریخ و بخصوص تاریخ ملی آمیخته با آرمان های ما، چیزهایی را به دست آوریم. این جلسه ها بین ما و تاریخ پیوند ایجاد می کند، بخصوص نسل جوان و دانشگاهی ما باید به بازخوانی تاریخ بپردازد، حماسه ها را مرور کند. هر جا که ملت ها حضور دارند، هیچ ملتی را پیدا نمی کنید که بین آن ها حماسه ایی آفریده نشده باشد، بلکه اگر چنین باشد باید گفت، ملت های بدون حماسه ملت های بدون حافظه هستند. دهه فجر بازخوانی است که باید ما را به فکر وا دارد و در جامعه تحول ایجاد کند. اگر کاستی و مشکلی در جریان پس از انقلاب هست به حساب انقلاب نباید گذاشت. این سوال که چه تحولی موجب بروز انقلاب در جامعه می شود؟ در بازخوانی تاریخ است که به ما نشان داده می شود چه هزینه هایی پرداخت شده است.
ما هنوز متوجه نشده ایم که چه به دست آورده ایم، امروز که ما به قدرتی تبدیل شده ایم و نشانه آن در مذاکرات اخیر 5 +1 دیده شده است، قدرت های بزرگ توانمندی های نظامی، سیاسی و نیروهای انسانی و علمی ما را درک کرده و به پای میز مذاکره آمده اند. این نتیجه تلاش در گذشته و بیمه شدن خون شهداست، مسائل و مشکلات امروز را نباید با انقلاب گره بزنیم. پس از هر انقلابی در صورتی که انقلاب از آرمان ها و مسیر خود عدول یا منحرف شود باید اصلاح صورت گیرد اصلاح برای این زمان است. اصلاح در خود خشونت و خون ریزی ندارد، گفتمان و گفتگو دارد و راه ها و روش ها در آن ارائه می شود.
گاهی برخی مکان ها تاثیر تربیتی دارد مانند موزه عبرت و قطعه 33 بهشت زهرا که اعدامی های قبل از انقلاب در آن به خاک سپرده شده اند، من خودم این را تجربه کرده ام. همسر من در تاریخ 21 بهمن شهید شدند و ما پنهانی پیکر او را از بیمارستان خارج کردیم تا به خاک بسپاریم. آن روزها قطعه 33 یک نماد بود.
نتیجه و دست آورد چنین نشست هایی به عنوان بزرگداشت دهه فجر، که روز ملی ماست، پیوند ما با تاریخ است. به لحاظ جامعه شناسی ، یادآوری درد ها و رنج های ملت ها آن ها را به هم نزدیک می کند و موجب وحدت و همدلی می شود. آنچه امروز کیمیاست و ما به آن خیلی نیازمند هستیم. باید تلاش کنیم وحدت و همدلی را در جامعه به دست آوریم.
دیگر دست آورد این نشست ها بیان خاطرات و صفات و خصوصیات رزمندگان و شهداست و خروج از چرخه بی معنای زندگی است. عصر قرن بیستم و یکم را عصر معنا درمانی گفته اند.، دستاورد دیگر اینکه، ذکر و یادآوری آرمان ها و منش ها و سیره مجاهدان و شهدای انقلاب و رزمندگان و پیوند دو نسل جوان که استعمار و استثمار را ندیده است با نسل قبل که این دوران را تجربه کرده است و دیگر اینکه، نشان می دهد فضیلت ها هنوز در جامعه زنده است و جامعه هنوز فضیلت ها را می شناسد.
نظر شما :