نشست بررسی ابعاد رسانه ای فاجعه منا درپژوهشگاه برگزار شد
به همت معاونت فرهنگی و اجتماعی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، نشست «بررسی ابعاد رسانه ای فاجعه منا» در روز سه شنبه21 مهر ماه در سالن حکمت پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد. در این نشست دکتر محمدرضا جوادی یگانه، رئیس پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، دکتر مهدی منتظرقائم، مدیر گروه ارتباطات دانشگاه تهران- و دکتر محمود کریمی علوی، رئیس پژوهشکده مطالعات فرهنگی و ارتباطات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، سخنرانی کردند .
در ابتدای نشست دکتر اشرف بروجردی، معاون فرهنگی و اجتماعی پژوهشگاه، ضمن عرض خیرمقدم به حضار گفت: در آستانه ماه محرم باید نحوه رفتار و برخوردی که با مسلمانان در خانه خدا به عمل آمد، بررسی شود و هر کس به سهم و توان خود از بعد رسانه ای به این مسائل بپردازد. متاسفانه در فاجعه منا اکثر کشورها سکوت کردند، اما باید با بررسی ابعاد مختلف فاجعه منا راهکارهایی را پیش روی مسئولان قرار داد و آیندگان بدانند در حریم امن الهی چه رفتاری با آنها صورت گرفته است. رسانه می تواند باعث شود یک فاجعه به دست فراموشی سپرده شود یا حقیقتی واژگون بیان شود که ما در این فرصت می خواهیم این فاجعه انسانی را از بعد رسانه مورد برسی قرار دهیم. در ادامه دکتر محمود کریمی علوی تیترها و نمونه هایی از واکنش رسانه های داخلی و خارجی به فاجعه منا را قرائت کردند.
سپس دکتر محمدرضا جوادی یگانه ضمن عرض تسلیت فاجعه منا به مسلمانان جهان گفت: در مورد فاجعه منا این سوال مطرح می شود که چرا اکثر کشته شدگان ایرانی هستند؟ در این خصوص باید کمیته حقیقت یاب تشکیل شود اما کاری که دولت عربستان سعودی با کشته شدگان و مصدومان انجام داده، رفتاری غیرانسانی، بی شرمانه و مملو از بی کفایتی است. در عین حال این فاجعه را از سه منظر می توان بررسی کرد: 1- رفتار رسانه ملی 2-رفتار شبکه های اجتماعی 3- رفتار اپلیکیشنهای موبایلی. صدا و سیما بارها عامل این فاجعه را به حضور کاروان شاهزاده سعودی نسبت داد و فیلمی را پخش کرد که مربوط به سال 2012 بود. باید فاجعه مدیریت میشد تا این مسائل پیش نیاید، اما مدیریت نشد. رفتار عرب ستیزانه و مشمئز کننده اکبر عبدی در تلویزیون پخش شد و هیچ کس با اکبر عبدی برخورد نکرد در مقابل رفتار تلویزیون عکس العملی نشان داده نشد که پیامدهای آن نمک روی زخم پاشیدن یا نفت به روی آتش ریختن است. ما در جامعه ایران مستعد عرب ستیزی و بیگانه ستیزی هستیم که عواقبی هم دارد. نمونه آنرا هم در حج عید امسال و برخورد با دو نوجوان دیده ایم. ما باید از تاثیر اجتماعی برخی رفتارهایمان آگاه باشیم. برخی حرف ها و رفتارها تاثیر زیادی روی جامعه احساسی ایران از خود برجای می گذارد. به نظر من تلویزیون در شرایط فعلی جامعه ایران ناخواسته آسیب های اجتماعی را تشدید می کند چون در معرض نقد و پاسخگویی قرار نمی گیرد.
دکتر جوادی یگانه افزود: نکته بعدی رفتار شبکه های اجتماعی علی الخصوص توئیتر است که فیلتر شدن این شبکه در کشور را صلاح نمی دانم. من شبکههای اجتماعی را جدا از اپلیکیشنهای موبایلی میدانم. البته من توئیتر را از فیس بوک یا سایر شبکه های اجتماعی جدا می دانم و بعد از فاجعه منا از طرف پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پیشنهاد دادیم، فیلتر بودن توئیتر فایده ای ندارد. توئیتر عربستانی ها فیلتر نیست و لذا از این طریق یک جریان جهانی به نفع خود درست کردند چون در ایران توئیتر فیلتر است، هشتگ های ما به فضاهای دیگری چون تلگرام می رود در جهان دیده نمی شود. تعبیر ما از همدلی، با هم حرف زدن، باهم گریه کردن، باهم اعتراض کردن است، اما هیچ کس صدایمان را نمی شنود. هشتگ های توهین آمیز عربستانی ها علیه ایران در توئیتر ایجاد می شود که در جریان های بین المللی هم تاثیر دارد. تعداد هشتگ ها یک دیتای رسانهای است که در دنیای امروز به افکار عمومی جهان سمت و سو می دهد. متاسفانه ما در جنگ رسانه ها و شبکه های اجتماعی تقریبا بازنده ایم؛ چون حضور نداریم. ما از تمام مضرات توئیتر زیان می کنیم و از معدود مزایای آن هم استفاده نمی کنیم. ما مطلقا آداب تعامل اجتماعی به معنی سواد رسانه ای را بلد نیستیم. مثلا عکس قاری قرآن -که خدا رحمتش کند- در فضای مجازی منتشر شد و برادرش درخواست کرد جلوی انتشار آن گرفته شود. جامعه ایران عرب ستیز است، سنی ستیز نیست ، شیعهگری افراطی نیست. متاسفانه در سال های اخیر شیعه گرایی افراطی هم رواج پیدا کرده است که بسیاری از آنها مشکوک هستند و به این موارد دامن میزنند این قبیل جریان ها باعث تشدید اختلاف با عربستان سعودی می شود. در جامعه عزادار که عدهای در یک سفر عرفانی و در فاجعهای غمبار کشته میشوند به سرعت به طنز و انتشار طنز پرداخته میشود.
رئیس پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تاکید کرد: استفاده ما از اینستاگرام که یک شبکه عکس محور است، به شبکه خبر محور تبدیل شده است! به نظر من باید برخی شبکه های اجتماعی به کشور وارد شوند. شبکه های اجتماعی و اپلیکیشن های موبایلی بیشتر برای روابط شخصی است و محدودیت عضویت دارد. بنابراین نباید انتظار داشت بتوانیم از طریق شبکه بدون متولی تلگرام به جنگ رقیبان تا بن دندان مسلح برویم. در این شبکه ها به سرعت شایعه منتقل و عکس تولید می شود. اخیرا هم شاهد رواج کانال های تلگرام هستیم که اینها هم معلوم نیست متولی اش کیست و البته ظرفیت عضو گیری بیشتری دارد و خبر تولید می کنند. بنابراین ما در غیاب رسانه های اجتماعی و بی توجهی به مخاطبانمان شاهدیم که مردم به دنبال رسانه های جایگزین هستند.
دکتر جوادی یگانه با اشاره به اینکه در جامعه عزادار ایران حج را با پراید مقایسه کردند،گفت: نیاز است آداب اجتماعی خود را بازبینی کنیم و در سرعت، در گرایش به احساسات، در دامن زدن به تنش ها و در تکثیر پیام های بدون منبع تجدید نظر داشته باشیم. در مطرح کردن توهم تئوری توطئه هم دقت کنیم. به هیچ وجه و با هیچ منطقی از کار عربستانی ها بعد از فاجعه منا نمی توان دفاع کرد، اما اینکه بگوئیم در مکه داروی سمی استفاده شده یا چرا همه کشته شدگان ایرانی بودند؛ کار درستی نیست. در مجموع در این فاجعه عملکرد مردم در فضاهای مجازی از نظر بنده مثبت نبود و نیاز به بازنگری دارد و ما باید جامعه را از منظر ارتباطات بازبینی کنیم.
در ادامه دکتر مهدی منتظرقائم به ایراد سخنرانی پرداخت و گفت: خرسندم از اینکه پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به این موضوع مهم توجه نشان داده است و امیدواریم این بحث ها باعث کاوش و تحقیق بیشتر روی موضوع مهم فاجعه منا شود. بنده بیشتراز زاویه پوشش رسانه ای چنین حوادثی در مقایسه با نظام سالم ارتباطی صحبت میکنم. این را هم اضافه کنم، بنده گاهی شعر می سرایم و می دانم که در چنین حوادثی شعر گفتن، سانتیمانتالیسم، اسطوره گرایی، پوپولیسم و برخورد احساسی می تواند بخشی از رویکردهای رسانه ای باشد.که اشتباه است و نتیجه آن این است که برخی به جای کلاه سر می آورند.
مدیر گروه ارتباطات دانشگاه تهران ادامه داد: فاجعه منا را از چهار زاویه می توان زیر نظر گرفت: 1 . بحث ارزش های خبری 2. نظام خبررسانی 3.رسانه ها و امنیت ملی 4.ارتباطات و بحران
دکتر منتظرقائم تاکید کرد: ادعای اصلی من این است که ما درک درستی از انقلاب ارتباطات که تغییراتی در جهان ایجاد کرده است، نداریم. متاسفانه ما در ایران با ذهنیت کلاسیک پیش از ظهور عصر جدید تربیت شدهایم. متاسفانه، زاویه انتظار سیاستمدران از رسانه ها به دو، سه دهه قبل بر میگردد و مدیران و سیاستگذاران حوزه ارتباطات به جهان جدید خیلی توجه نکرده اند. جهان ارتباطی جدید دچار فراپاشی و فروپاشی شده و اکنون درون نظام ارتباطی ملی، هزاران کانال ارتباطی کوچک چند نفره و چند صد نفره شکل گرفته است. نظام ارتباطات دچار فراپاشی هم شده؛ یعنی کاری که ما میکنیم فقط توسط شهروندان خودمان دیده نمی شود بلکه، عملکرد ما مورد قضاوت جهانیان قرار میگیرد. یکی از عوارض ایدئولوژیک که ما در ایران از آن رنج می بریم، برجسته کردن یک «مای» بزرگ به نام ناسیونالیسم یا یک «مای» بزرگ به نام شیعه است. متاسفانه ما هیچ وقت یک «مای» کامل نداریم.
دکتر منتظرقائم ادامه داد: در کشور ما صدا و سیما تمایل دارد خودش را رسانه ملی بداند اما برای ملی بودن باید بتواند تمام فرایندها، زن، مرد،گروه ها و جناح های کل جامعه را پوشش بدهد. وسوسه یا شهوت «کل» بودن را همه دارند اما توفیق این کل بودن با مطالعه، گفت و گو و توجه به لایه های زیرین جامعه به وجود می آید. رابطه جناح های ما با رسانه ها باید قانونمند شود. یک جناح حق ندارد مالک رسانه ملی باشد.
وی گفت: بنده در 10-12 روز پس از فاجعه منا از علما، سیاسیون و ... هم حتی یک تحلیل قوی جز تسلیت ندیدم تا باعث اتحاد جهان اسلام و جهان شیعه شود. صراط مستقیم در نظام ارتباطات خیلی باریک و در مقابل صراط غیر مستقیم باز و فراخ است. هزار بار گفتیم عرب ستیزی را حداقل به عربستان ستیزی تقلیل بدهیم و برخی هم وهاب ستیزی را مطرح کردند، اما ما به اختلافهای شیعه و سنی دامن زده ایم. ما نباید با عربستانی ها مقابله به مثل کنیم. اینکه بگوئیم مقامات عربستانی هم خطا کرده اند، پس باید جوابشان را بدهیم؛ درست نیست. اقلیت شیعه باید عاقل تر باشد. آیا در جایی حکومت ما تصمیم گرفته شده است که با عربستان وارد مخاصمه شویم؟ اگر جواب مثبت است بحث ارتباطات و امنیت ملی مطرح می شود و ما باید از زاویه دیگری وارد شویم. اما موقعی که چنین تصمیماتی گرفته نشده است، سطوح پائین ارتباطات و شبکه های اجتماعی و رسانه ها نباید مسئولان و سیاستگذاران را به سوی افراطیگری هدایت کنند. اینکه هرکس جواب تندتر، خشن تر و افراطی تر بدهد و تیتر آن روز را به خود اختصاص دهد، فضای ارتباطی سالمی نیست.
دکتر منتظرقائم با اشاره به اینکه برای پیشتازی در عرصه خبر و اطلاع رسانی باید خبرنگاران و اهالی رسانه خیلی سریع خودشان را به محل برسانند، گفت: اسناد و منابع خبری ما در این فاجعه از خاطرات شخصی برخی افراد تامین میشد. هیچ کدام از رسانههای حاضر ما در منا خبر رسانی نمیکرد. مثلا مسئولان سازمان حج می گفتند که عربستانی ها قبلا هم با ما بد برخورد می کردند و بی کفایتند، اما این سوال مطرح است که چرا بی بی سی در عالم خبررسانی حرف اول را می زند؟ کاری به سیاست و بینش آن ندارم اما چون آنها احساسات را کنار می گذارند و با سند و مدرک سخن میگویند. و نتیجهگیری را به شنونده واگذار میکنند. لذا در عرصه جهانی باید با سایر رسانه ها رقابت کنیم. ما باید از فاجعه منا درس بگیریم. ما هزینه داده ایم؛ بنابراین باید درس بگیریم. این حادثه بحران ارتباطی جامعه ایران را نشان داد . در سالهای پس از انقلاب اگر ما به تقریب مذاهب تکیه کرده بودیم، این حادثه نشان داد که همه شعار بود و با این روند خود را در معرض جنگ شیعه و سنی قرار دادهایم.
دکتر منتظرقائم تصریح کرد: در شرایط فعلی جامعه باید مسئولان، علما، فقها و ... باید رسما وارد فضاهای مجازی شوند و فعال باشند. وابستگی مراجع و علما به خبرگزاری ها و رسانه ها باعث تاخیر در اطلاع رسانی ها می شود. آنها باید خودشان مستقیما به سوالات مطرح شده در اسرع وقت و بدون واسطه پاسخ دهند. از همه مهم تر اینکه باید امکان گسترش رشته های مربوط به علوم ارتباطات فراهم شود. کشور چین حدود 12 سال قبل و روسیه یک سال بعد دانشگاه های علوم ارتباطات خود را تاسیس کردند. اما ما در ایران هنوز در این خصوص مشکلاتی داریم و با کمبود جدی متخصص ارتباطات روبه رو هستیم.
نظر شما :