مناظره آزادی بیان در اندیشه اسلامی برگزار شد
دکتر قاضی زاده:آزادی بیان از آزادی سیاسی جدایی ناپذیر است
دکتر حسینی: در اسلام آزادی بیان نه تنها یک حق، بلکه تکلیف است
دومین جلسه مناظره با محوریت کرامت انسانی با موضوع «آزادی بیان در اندیشه اسلامی» به همت معاونت فرهنگی و اجتماعی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی برگزار شد. در ابتدای این جلسه خانم دکتر بروجردی معاونت فرهنگی- اجتماعی پژوهشگاه ضمن خوشامدگویی به مهمانان و حضار حاضر تأکید کرد: موضوع مورد توجه در مقطع فعلی در حقیقت مرز آزادی بیان در عرصه های سیاسی ، فرهنگی ، اجتماعی است. قبل از هر چیز باید مشخص بشود که رویکرد دین ما نسبت به این بحث چیست که ما در واقع با بهره گیری از آن بتوانیم این را پیش ببریم.
وی با اشاره به اینکه در این زمینه دیدگاههای مختلفی وجود دارد، گفت: عده ای معتقد هستند که هر بیانی را و هر اندیشه ای را نمی شود بازگو کرد ،چرا که ممکن است مورد سوءبرداشت قرار بگیرد. لذا قائل به این هستند که اندیشه باید از مجرای خاص خودش و توسط کارشناسان مرتبط بتواند منعکس بشود.
ایشان در ادامه افزود: اما آنچه مهم است این است که مبانی دینی ما و سلوک بزرگان ما معیار قرار گیرد. به عنوان مثال بزرگان دین ما حتی اجازه می دادند در کنار خانه خدا در مورد خدا بحث صورت گیرد، چراکه معتقد بودند که باید مباحث مختلف مطرح شود تا افراد انتخابگر باشند. وی در پایان تأکید کرد: هدف ما نیز طرح این سوال است که اگر ما امروز بحث آزادی بیان را در جامعه به عنوان یک دغدغه داریم و این تفکر وجود دارد که افراد به راحتی ایده ها و نظرهای خودشان را مطرح بکنند و حرفشان را پیش ببرند؛ آیا این به حق است یا به ناحق ؟ و امیدواریم این جلسات به رشد تفکر در این زمینه کمک کند.
در ادامه مناظره با حضور حجت الاسلام دکتر قاضی زاده مدیر موسسه فهیم و حجت الاسلام دکتر حسینی عضو هیات علمی موسسه امام خمینی و با دبیری دکتر ضیاییفر دبیر کمسیون حقوق بشر اسلامی ادامه یافت.
در ابتدا دکتر قاضی زاده به عنوان اولین سخنران اظهار داشت: من فکر میکنم قبل از اینکه سؤال را پاسخ بدهم، باید موضوع بحث را دقیقاً مشخص کنیم. چون بعضی وقتها وقتی آزادی بیان مطرح میشود، آن را به عنوان آزادی جنسی یا آزادیهای دیگر مطرح میکنند. اما مرادی که از آزدی بیان در این بحث مطرح است، این است که که امتّ بستر قدرت ها باشد و از مهمترین حقوقی که مردم از این حقوق ها قدرت پیدا میکنند این است که افراد به طور مستقیم و از طریق نمایندگان خود حق اختیار و نظارت بر رفتار او را داشته باشند . لذا آزادی سیاسی ارتباط مستقیمی دارد با جایگاهی که نسبت مردم و حکومت است . در مفهوم آزادی مخالفت با قانون ، مخالفت با شرع و مخالفت با اخلاق اصلاً وجود ندارد، بلکه در برابر دو حالت افراطی استبداد و تفریطی هرج و مرج است.
ایشان ادامه داد: ما وقتی از آزادی بیان سخن میگوییم؛ بر اساس پاسخ به این سوال است که آیا ما اعتقاد داریم که از نظر اسلامی در زمان حاضر مردم حق دارند به نوعی در حکومت اثرگذار باشند و مشارکت کنند یا خیر ؟ وی خاطر نشان کرد: به طور روشن لوازم این حق داشتن این است که اثرگذار باشند، یعنی اینکه در مسائل مهم میتوانند حکومت را دستخوش تحول و تغییر قرار دهند.
وی در ادامه گفت: به نظر من آزادی سیاسی در عصر غیبت ارتباط تنگاتنگی با نظریه سیاسی حکومت دارد. اگر کسی گفت نظریه سیاسی حکومت در اسلام در عصر غیبت مردم سالاری است، باید در هر جایی که مردم را اثرگذار میدانند، آزادی را در آنجا جاری کنیم.
درادامه دکتر حسینی عضو هیأت علمی موسسه پژوهشی و آموزشی امام خمینی (ره) با طرح این سوال که آیا آزادی بیان این طور که ما داریم تلقی میکنیم یک تهدید است و یا یک فرصت ؟، اظهار داشت: گاهی تلقیات در جامعه طوری است که گویا آزادی تهدید است که باید دامنه آن را جمع کنیم، در حالی که در نگاه قرآن کریم و نگاه اهل بیت و عصمت و طهارت یک فرصت است .
وی تأکید کرد: در اسلام نه تنها آزادی بیان یک حق به حساب میآید، بلکه تکلیف است. در فضای اندیشه غربی نوعاً به عنوان تنها حق تلقی میشود، اما در اسلام تا سرحد جان باید به این تکلیف عمل کرد.
وی با اشاره به اهمیت فلسفه آزادی بیان گفت: به نظر من آزادی بیان با توجه به فلسفهاش، تعالی اخلاقی ، تعالی علم و فناوری و از همه مهمتر، راه کار مهمی برای اصلاحات سیاسی و اجتماعی است که اگر نباشد، جامعه به استبداد کشیده میشود. اما مهم آن است که آزادی بیان چگونه باشد که از تعالی به تخریب کشیده نشود؟
وی در ادامه با انتقاد از دیدگاه مطرح شده، آن را جزو حقوق سیاسی و نه آزادی بیان دانست و گفت: مواردی را که دکتر قاضی زاده مطرح کردند بر اساس اعلامیه جهانی حقوق بشر، حق مشارکت سیاسی است و این غیر از حق آزادی بیان است.
وی با تبیین مفهوم آزادی بیان گفت: آزادی بیان در همه عرصهها از جمله در عرصه سیاسی است و لذا نباید آن را منحصر در مباحث سیاسی کرد. ضمن آنکه حق مشارکت سیاسی یک حق خدادادی است. اساساً حکومت اسلامی مگر با تحمیل بر مردم ممکن است؟ حق مشارکت سیاسی بر مبنای فلسفه آفرینش بشر است و اختصاص به عصر غیبت ندارد.
این استاد دانشگاه با طرح این سوال که جایگاه مردم در حکومت چیست؟، اظهار داشت: حکومت اسلامی قطعاً حکومت مردم سالاری و دموکراتیک صِرف نیست. یعنی اینطور نیست که هرچه مردم گفتند تصویب شود، بلکه حُکم از آن خداست. بنابراین حکومت اسلامی مردم سالاری دینی است، به این معنی که دو رکن دارد. یک رکن مشروعیت است به این معنی که یک حکومت باید صالح باشد. اما اگر حام صالح بود نمی تواند با زور سر نیزه بر مردم حاکم شود.، زیرا فلسفه قدرت در اسلام هدایت و رشد است و خودش بالذات ارزشی ندارد. و کسی را هم به زور نمی توان هدایت کرد و رشد داد.
دکتر قاضی زاده در پاسخ به دکتر حسینی گفت: از نظر من، آزادی بیان از آزادی سیاسی جدایی پذیر نیست و آزادی هم وقتی مفید است که نظام مردم سالار داشته باشیم، یعنی مردم با آزادی میتواندد در حکومت تاثیر داشته باشند. تا هر حدی که بتوانند اثر گذار باشند، تا همان حد آزاد هستند.
وی با تاکید بر اینکه باید محل نزاع درست تعریف شود، خاطر نشان کرد: در عصر غیبت، ما با سلایق و دیدگاههای متفاوتی در بین متدینین در مورد نحوه حکومت مواجه هستیم. آزادی بیان در این حالت این است که مردم با آزادی بیان تا چه اندازه می توانند سلایق و افراد مورد نظر خود را حاکم کنند. اثر آزادی بیان این است که آیا در عرصه سیاسی در چارچوب اسلامی می تواند قوانین را عوض کند؟ می تواند در هر انتخاباتی تاثیرگذار باشد؟
دکتر حسینی نیز اظهار داشت: در قانون اساسی دو حاکمیت الهی و مردم پذیرفته شده است، اما این دو در عرض هم نیستند. حاکمیت فقط از آنِ خداست، اما خدا حق تحمیل نداده است.
وی با اشاره به اصل امر به معروف و نهی از منکر در اسلام گفت: بنا به احادیث بالاترین امربه معروف و نهی از منکر کلمه حق پیش امام جائر است و اگر این اصل حاکم شود، فسادها و اختلاسها و ... از بین می رود و لذا باید این اصل را زنده کرد، چراکه راه اصلاحات اجتماعی است. این آزادی بیان است که بسیار تاتیرگذار است.
در انتهای این جلسه اساتید به پرسش و پاسخ با حاضران پرداختند.
نظر شما :